http://s5.picofile.com/file/8137458100/%D8%A7%D8%B1%D9%88.gif
مشق عشق
همه چیز از همه جا
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید.این وبلاگ حاصل مطالعات ووبگردی های من است . به سراغ من اگر می آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بر دارد چینی نازک تنهایی من

پيوندها
نويسندگان

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 43
بازدید ماه : 1768
بازدید کل : 61286
تعداد مطالب : 427
تعداد نظرات : 330
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


چهار شنبه 5 فروردين 1394 :: نويسنده : مهاجر

 

همه به شما

می گویند:

سال خوبی داشته باشین

ولی من به شما می گویم:

" سال خوبی را برای خودتان خلق کنید "

به فکر اومدن روزای خوب نباشید! آنها نخواهند آمد …

به فکر ساختن باشید…

روزهای خوب را باید ساخت

آرزو می کنم بهترین معمار سال جدید باشید…

نوروزتان مبارک



نوع مطلب : ،
برچسب ها : ،

پنج شنبه 11 فروردين 1394 :: نويسنده : مهاجر

آه...

دلم گرفته است از روزگاری که سیاهی فوج فوج دیده میشود قبل ها تن هر کسی یک تابستان داشت آن هم تابستان داغ بدن معشوقه و همسرش بود.

چه شده است مارا؟؟؟؟؟؟؟؟

تن هامان تابستان ها دیده اند....

هوس ها چشیده اند پرده ها دریده اند......

حیاها بریده اند......

دل ها شکسته اند و آبروها برده اند در دنیایی می اندیشیم و زندگی میکنیم و قدم بر میداریم که تفکر فروشی ارزشی کمتر از تن فروشی دارد به کجا خواهیم رسید با این طرز فکر؟

سر خیابان دختری را میبینم که لباس پسرانه پوشیده و فال میفروشد کمی جلو تر که میروم مادری کودکی بر دوش دنبال پول میگردد صدای ناله زنی می آید از دور گویی او روشی دیگر را برای خود دارد او با به گردن گرفتن شهوت یک مرد پول در می آورد جلو تر که میروم دختر های سر میدان به جای دیدن بلندای غیرت و آبرو و اندیشه مرد به بلندای شاسی ماشینش بسنده میکنند اینجا ان دنیای قدیم نیست نمک که خوردند نمک دان که هیچی صاحب نمک هم نابود خواهند کرد اینجا برای نفس کشیدن هم تاوان باید بدهی اینجا زمینی است که موج سواری زن در دریا جرم است اما موج رفتن زیر مردی که حیای تور را به تاراج میبرد امری عمومی است اینجا اکسیژنی را استشمام میکنم که انگار بوی الکل تا مغزم میرود در زمانی هستیم که مست نیستیم اما نوشه هایمان همه بوی سلامتی میدهند جایی هستیم که برای سلامتی هر کسی پوک میزنیم اما برای سلامتی بیماری فقر قدم از قدم بر نمیداریم جایی هستیم که زیاد بودن علم و تدبر که به چشم نمی اید صفر های موجودی حساب بانکی باید زیاد باشد پول حلال دیگر اهمیت ندارد... پول باشد....حلالش مهم نیست کجاست فرهادی که به یاد خم ابروی شیرین بیستون ها میکند کجاست مجنونی که خانه خدا رفت اما عشقش را از یاد نبرد اینجا معرکه است معرکه ای از هوس ها....شهوت ها......بی رحمی ها اینجا معنی عشق فاصله ای از چند وجب تا چند وجب زیر کمر است اینجا بوی نامردی میدهد دنیا اینگونه نیاموز به انسان هایت عشق واژه عظیمی است....که خیلی ها آن را نمیفهنمد براي فهمیدن عشق باید آدم بود.... چیزی که خیلی ها نیستند من دختری ساده ام شاخ نیستم... خاص نیستم.. داف نیستم.... من یک آدمم چیزی که خیلی ها نیستن ای دختری که در کنار من در کلاس مینشینی در کنار من در خیابان قدم بر میداری کنار من هستی و نفس میکشی و دختری که هنوز نمیشناسمت خواهرانه نصیحتت میکنم هیچ چیز ارزش حیا و حجب تورا ندارد مغرور باش چون اگر ساده بگیری زمانه دورت میزند و تو میمانی و سری بی کلاه از روزگار تا بخودت بیایی دیر میشود میشوی دختری فاحشه که انگشت نمای همه هست میشوی انگشت نمای همان پسرانی که ناشیانه پرده حیایت را دریدند گاهی باید مغرور بود....گاهی غرور واجب خداست فخر فروش باش اما تن فروش نباش تو گلی هستي در باغ زندگی و هر کسی لیاقت با تو بودن را ندارد من دخترم و به دختر بودنم افتخار میکنم من دخترم و سرشار از احساس من روزی عاشق میشوم عاشقی که چشمانم را میبندم و تنها در مسیر عشق قدم میدارم اما عاشق مردی خاص....مردی رویایی اما رویای من شاهزاده ای با اسب سفید نمی طلبد من هر چیز بخواهم شاهی بنام پدر در زیر پایم میریزد و هر چقدر احساس بخواهم ملکه ای چون مادر به من هدیه میدهد هر چقدر راحتی بخواهم در کاخی که خانه من است دارم من برای ادامه زندگی مردی میخواهم از جنس بلور رنگ طراوت که بوی پاکی بدهد که فقط خودم را بخواهد. خنده هایم...اخلاقم.... گفتارم....کردارم.... رفتارم و همه و همه ی من را بخواهد نه همان عشق چند وجب در چند وجبی که گفتم نه برجستگی های بدنم را آری قبول دارم نیاز است اما عشق پوشالی نیست که با چنین چیز هایی پر شد من عاشق چنین مردی میشویم در اصل هر دختری عاشق میشود اما عشق واقعی با چنین مردانی تجربه کنید مردان سرزمین من تنها نشانه مردانگی کافی نیست گاهی باید واقعا مرد بود مرررررررد



نوع مطلب : ،
برچسب ها : ،

سه شنبه 25 فروردين 1394 :: نويسنده : مهاجر

من دخترم . . . !

پر از راز ...

هرگز مرا نخواهی دانست ...

هرگز سرچشمه ی اشک هایم را نخواهی یـافت ...

هرگز مرا نمیفهمی . . .

مگر از نسلم باشی . . .

مگر از جنسم باشی. . .

من از نسل لیلی ام ...

من از جنس شیرینم ...

در وجود مادری رشد کرده ام

و روزی کودکی در وجودم رشد خواهد کرد



نوع مطلب : ،
برچسب ها : ،

سه شنبه 24 فروردين 1394 :: نويسنده : مهاجر

کودکی خسته شده ام در لا به لاي آهنگ غمگين اين زندگي

بدون احساسي براي فردا

بدون خاطرات باراني

هر روز دلم را به بهانه اي ورق ميزنم

تا شسته شوم تا ارام شوم

آرام مثل كودكي

حالا كه بزرگ شده ايم دلتنگيم

اي كودكي سا يه ات را بفرست

اينجا آفتاب ما سايه ندارد

اينجا احساس , بوي گم شدن ميدهد

اينجا باران بوي سنگ و سيمان ميدهد

من بوي خاك باران خورده را می خواهم

کاش میدانستیم رویای بزرگ شدن خوب نبود

پس سايه ات را بفرست



نوع مطلب : ،
برچسب ها : ،

سه شنبه 11 فروردين 1394 :: نويسنده : مهاجر

ﺗﻮ ﭘﺴﺮ:

ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺰ خوشکلی ﻭ ﻫﯿﮑﻞ ﻭ ...

ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﯽ ، ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﯽ،

ﻣﺸﮑﻞ ﺍﺯ ﺫﺍﺕ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ !

ﺍﺯ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺧﺮﺍﺑﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺟﺎ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺍﯼ

ﺩﺧﺘﺮ ﯾﻌﻨﯽ ﻟﺬﺕ،ﺣﺎﻝ ﮐﺮﺩﻥ،ﺧﻮﺷﮕﺬﺭﺍﻧﯽ ...

ﺍﻣﺎ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﻔﻬﻤﯽ: ﺩﺧﺘﺮ ﯾﻌﻨﯽ ﺣُﺮﻣﺖ،ﻋﺸﻖ،ﻋﻼﻗﻪ،ﻣﺤﺒﺖ،ﺍﺣﺴﺎﺱ،ﺁﺭﺍﻣﺶ،ﺯﻥ.ﻣــﺎﺩﺭ ...

ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﺑﺮﺳﺪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﻟﺬﺕ ﻫﺪﻑ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﯼ !

ﻭ ﺗﻮ ﺩﺧﺘﺮ:

ﺍﮔﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺟﺎ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺍﯼ ﭘﺴﺮ ﯾﻌﻨﯽ ﻗﺪ ،ﺗﻪ ﺭﯾﺶ ،ﻫﯿﮑﻞ ،ﻗﯿﺎﻓﻪ،ﭘﻮﻝ ،ﺷُﻬﺮﺕ !

ﺗﻘﺼﯿﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ ، ﺍﺯ ﻋﻘﺪﻩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﮔﻮﺷﻪ ﺩﻟﺖ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺳﺨﺖ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪﻩ !

ﺍﻣﺎ ﺩﺭﮎ ﮐﻦ :

ﭘﺴﺮ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺎﻩ،ﺳﺎﯾﻪ ﺳﺮ،ﻋﺸﻖ،ﭘﻨﺎﻩ،ﺍﻣﻦﯾﺖ، ﻣَﺮﺩ.ﭘــﺪﺭ ..

ﻭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﻭ ﻧﻔﺮﻩ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ، ﻭﻓﺎ، ﺩﺭﮎ ....

ﻭ ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﻮﺍﺭﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﯼ

 

 



نوع مطلب : ،
برچسب ها : ،